«کامل شدن دین» و نیاز «نوگرایی» و به بیانی دیگر «سلفیگری» و «نوگرایی» دو اصطلاح هستند که در عُرف برخی از پژوهشگران در شیوهی نگرش، روش، اندیشه و نتایج به دو رهیافت متقابل و چه بسا متناقض، دلالت میکند. آنان که با همان روشهای اندیشهی غربی به فکر اسلامی ما مینگرند، هرگز نمیتوانند میان دو اصطلاحِ «کامل شدن دین» و نیاز به «نوگرایی» و یا بین «سلفیگری» و «نوگرایی» هیچگونه رابطهی همخوانی یا توافق و یا حتّی تکامل تصوّر کنند.
بر اساس بینش اسلامی همهی تکالیف مربوط به کار جمعی ـ یعنی فرایض اجتماعی ـ زیر فریضهی امر به معروف و نهی از منکر وارد میشود، زیرا ایمان دینی در اسلام منحصر به تأیید قلبی نمودیافته در مناسک، شعایر و عبادات نیست؛ که مجموعهای فراگیر در زندگی است و هفتاد و چند شاخه دارد، والاترین آن جملهی «لا إله إلا الله» و پایینترین آن دور ساختن عوامل آزار از مسیر است.
به سبب وجود چنین واقعیتی در اندیشهی اسلامی، وظیفهی فرمان به خوبیها و بازداشتن از بدیها در واقع انقلابی فراگیر در برابر خودکامگی و خودکامگان است
از پگاه نخستین حکومت اسلامی یا همان حکومت نبوی در مدینهی منوره، قضاوت مستقل، بخشی از قوای حاکمیت بود؛ قاضی به کتاب و سنت پایبند بود و اگر متن و مستندی از آنها نمییافت، طبق اجتهاد و دیدگاه خویش قضاوت میکرد. یعنی در قضاوت و اجتهاد هم در چارچوب پیامهای قرآنی وبیانات نبوی استقلال داشت.
سفارش رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ به معاذ بن جبل هنگام اعزام به یمن به عنوان قاضی، ملاک قانونی بودن این اصل است؛
بسا بسیاری ندانند که شیخ محمد غزالی مصری (1335 ــ 1416هـ ق /1917 ــ 1996م) نخستین کسی است که مفهوم حاکمیت را از دیدگاه شهید سید قطب (1324ــ 1386هــ /1906 ــ 1966م) که در کتاب «معالم فی الطریق» مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار داد.
در ادبیات سیاسی نوین، واژهی «امت» معنای مشخصی دارد که بر اساس آنچه در آثار و تولیدات فکری میبینیم، به پژوهش پیرامون نژادها و ملتها از لحاظ پیدایش، پیشرفت، شرایط، ویژگیها و تقسیماتشان میپردازد.
اما در آثار قدیم عربی اسلامی، «امت» به جماعتی گفته میشد که بر پایهی برخی روابط و پیوندها و بدون در نظر گرفتن نوع این روابط و پیوندها، با هم ارتباط دارند.
در زمانی که سرسپردگان مدرنیتهی غربی و روشنفکری مادّی عقیدهشان را با این شعار ابراز میکنند که:«بر عقل جز خود عقل سلطه ندارد» و در این باره خواهان آزادی عقل از نقل هستند، هر چند این نقل، وحی الهی و شریعت آسمانی باشد! میبینیم
پیش از رسالت محمّد -صلی الله علیه و سلّم- شریعت، رسالت و نبوت محلی و مرحلهای بود؛ هر پیامبری به سوی قوم یا قریهی خود فرستاده میشد و چون مردم گمراه میشدند و از دین پیامبرشان به در میرفتند یا زمانی که جامعه پیشرفت میکرد و از احکام دینی خود جلو میافتاد، دین دیگری میآمد.
و چون انسانیت به سن رشد رسید و خداوند پاک و بلند مرتبه خواست تا پیامبران و رسالتها خاتمه یابند، رسالت محمّد-صلی الله علیه و سلّم- پایانبخش رسالتها و جهانی و ماندگار گردید تا آنگاه که خداوند زمین و هر چه بر آن است به ارث برد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل